روایتی عاشقانه در کتاب خاتون و قوماندان
شهید توسلی از بنیانگذاران لشگر فاطمیون است که پس از شکلگیری غده سرطانی و منحوس داعش (دولت اسلامی عراق و شام) به سرکردگی ابوبکر بغدادی و حمایت پشت پرده استکبار، برای دفاع از حرم اهلبیت در سوریه و عراق راهی سوریه شدند. او که البته سابقه جهاد در افغانستان علیه طالبان را در کارنامه خود دارد، پس از تعدی و توهین به آرامگاه حجربنعدی در سوریه نگران تعدی داعش به حرم حضرت زینب سلامالله علیها میشود و با احساس مسئولیت در برابر دفاع از حرم، با تشکیل یک گروه ۲۲ نفره و سپس جذب مجاهدان عاشق اهلبیت از کشورهای مختلف فاطمیون را سازماندهی و ساماندهی میکند. آنچه در این کتاب روایت میشود بخشی از زندگی مجاهدانه او و خاطرات خانم حسینی از زندگی با این مرد بزرگ است.
نظر