×

اطلاعات "Enter"فشار دادن

  • تاریخ انتشار : 1402/04/07 - 12:26
  • بازدید : 102
  • تعداد بازدید : 98
  • زمان مطالعه : 9 دقیقه
عرفه روز آشتی با خدا

ای که وجودش را به بلندی و برتری اختصاص داده، در نتیجه اولیایش به عزّت او عزیز می‌شوند،‌ ای آن‌که پادشاهان در برابرش یوغ ذلّت بر گردن‌هایشان گذاشته‌اند، در نتیجه از حملاتش ترسانند

ای آماده‌کننده کاروان برای نجات یوسف در سرزمین بی‌آب و گیاه و خارج‌کننده‌اش از چاه و قراردهنده‌اش بر تخت پادشاهی پس از دوره بندگی،‌ای برگرداننده یوسف به نزد یعقوب پس از آنکه دو چشمش از اندوه نابینا شد و دلش آکنده از غم بود.

به گزارش مفدا بهشتی- امروز نهم ذی الحجه (روز عرفه) است روزی که حاجی در سرزمین عرفات می ماند و به مناجات با حضرت دوست می پردازد و امام حسین(ع) که بار سفر عشق بسته بود چنین روزی بر کوه«جبل الرحمه» ایستاد و با دست های برافراشته بر دعا، می خواند حضرت عشق را به اینکه: «ستایش ویژۀ خداست که برای تقدیر و سرنوشتش برگرداننده‌ای و برای بخششش بازدارنده‌ای و همانند ساخته‌اش ساخته هیچ سازنده‌ای نیست و او سخاوتمند وسعت‌بخش است، انواع مخلوقات را پدید آورد و ساخته‌ها را با دانایی و فراستش استوار ساخت، او نازل‌کننده کتاب جامع با نور درخشان است، او شنونده دعاها و دورکننده نگرانی‌ها و بالابرنده درجات و کوبنده گردنکشان است؛ پس معبودی جز او نیست و چیزی با او برابری نمی‌کند و چیزی همانندش نیست و اوست شنوا و بینا و مهربان و آگاه و بر هر کاری تواناست.

 

خدایا، به‌سوی تو اشتیاق دارم و به پروردگاری تو گواهی می‌دهم، اقرار کننده‌ام که تو پروردگار منی و بازگشت من به‌سوی تو است، وجودم را با نعمتت آغاز کردی پیش از آنکه موجودی قابل ذکر باشم و مرا از خاک پدید آوردی، سپس در میان صلب‌ها جایم دادی، درحالی‌که از حوادث زمانه و رفت‌وآمد روزگار و سال‌ها ایمنی بخشیدی؛ همواره کوچ‌کننده بودم از صلبی به رحمی، در ایام گذشته و قرن‌های پیشین، از باب رأفت و مهربانی و احسانی که به من داشتی، مرا در حکومت پیشوایان کفر، آنان‌که پیمانت را شکستند و پیامبرانت را تکذیب کردند، به دنیا نیاوردی، ولی زمانی به دنیام آوردی به خاطر آنچه در دانش و آگاهی‌ات برایم رقم خورده بود و آن عبارت بود از هدایتی که مرا برای پذیرفتن آن آماده ساختی و در عرصه گاهش نشو و نمایم دادی و پیش از آن هم با رفتار زیبایت و نعمت‌های کاملت بر من مهر ورزیدی، در نتیجه وجودم را پدید آوردی از نطفه ریخته شده و در تاریکی‌های سه‌گانه میان گوشت و خون و پوست جایم دادی؛ و مرا در آفرینش وجودم گواه نگرفتی و چیزی از کار پدید آمدنم را به من واگذار نکردی، سپس برای آنچه در دانش و آگاهی‌ات از هدایتم گذشته بود مرا کامل و آراسته به دنیا آوردی و در حال کودکی و خردسالی در میان گهواره نگهداری‌ام نمودی و از بین غذاها شیر گوارا نصیبم کردی و دل دایه‌ها را بر من مهربان نمودی و مادران پرمهر را به پرستاری‌ام گماشتی و از آسیب‌های پریان نگهداری فرمودی و از زیادی و کمی سالمم داشتی، پس تو برتری‌ای مهربان،‌ای بخشنده تا آنگاه که آغاز به سخن کردم؛ و جای گوارایی خوراک و آشامیدنی‌ام و بار بر مغز سرم و رسایی رگ‌های طولانی گردنم و آنچه را قفسه سینه‌ام در برگرفته و پی‌های شاهرگم و آویخته‌های پرده دلم و قطعات کناره‌های کبدم و آنچه را در برگرفته غضروف‌های دنده‌هایم و جایگاه‌های مفاصلم و پیوستگی پاهایم و اطراف انگشتانم و گوشتم و خونم و مویم و پوستم و عصبم و نایم و استخوانم و مغزم و رگ‌هایم و تمام اعضایم و آنچه در ایام شیرخوارگی بر آن‌ها بافته شد و آنچه زمین از سنگینی من برداشته و خوابم و بیداری‌ام و سکونم و حرکات رکوع و سجودم؛ خلاصه با تمام این امور گواهی می‌دهم بر اینکه اگر به حرکت می‌آمدم و طول روزگاران و زمان‌های بس دراز می‌کوشیدم، بر فرض که آن همه زمان را عمر می‌کردم که شکر یکی از نعمت‌هایت را بجا آورم توانایی‌اش را نداشتم، جز با مهرورزی‌ات که به سبب آن شکرت بر من واجب می‌شود، شکری دائم و نو و ثنایی تازه و فراهم.

آری اگر من و همه شمارش‌گران از آفریدگانت، حرص ورزیم که نهایت نعمت‌هایت، از نعمت‌های سابقه‌دار و بی‌سابقه‌ات را برشماریم، هرگز نمی‌توانیم به شماره آوریم و نه اندازه آن را به دست آوریم، چه دور است چنین چیزی چگونه ممکن است؟ و حال آنکه تو در کتاب گویایت و خبر صادقانه‌ات اعلام کرده‌ای: «اگر در مقام شمردن نعمت‌های خدا برآیید نمی‌توانید آن‌ها را بشمارید.»

خدایا تو را ستایش که مرا آفریدی و شنوا و بینا قرار دادی و تو را ستایش که مرا پدید آوردی و از روی رحمت، آفریده‌ای متناسب قرار دادی، درحالی‌که از آفرینش من بی‌نیاز بودی، پروردگارا به اینکه مرا پدید آوردی، پس در خلقتم تناسب نهادی، پروردگارا به اینکه آفرینشم را آغاز کردی و صورتم را نیکو نمودی، پروردگارا به اینکه به من احسان کردی و در خویشتنم سلامت و تندرستی نهادی، پروردگارا به اینکه محافظتم نمودی و موفّقم داشتی، پروردگارا به اینکه بر من نعمت بخشیدی و راهنمایی‌ام کردی، پروردگارا به اینکه سزاوار احسانم کردی و از هر خیری عطایم فرمودی، پروردگارا به اینکه مرا خوراندی و نوشاندی، پروردگارا به اینکه بی‌نیازم ساختی و اندوخته‌ام بخشیدی، پروردگارا به اینکه یاری‌ام نمودی و توانمندی‌ام دادی، پروردگارا به اینکه به من پوشاندی، از پوشش خالص و نابت و بر من آسان نمودی، از رفتار کفایت‌کننده‌ات.

بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا بر بلاهای روزگار و حوادث شب‌ها و روزها یاری ده و از هراس‌های دنیا و گرفتاری‌های آخرت رهایم کن و مرا از شرّ آنچه ستمگران در زمین انجام می‌دهند بازدار. تو پناهگاه منی زمانی که راه‌ها با همه وسعتشان درمانده‌ام کنند و زمین با همه پهناوری‌اش بر من تنگ گیرد و اگر رحمت تو نبود، هر آینه من از هلاک شدگان بودم و نادیده گیرنده لغزشم تویی و اگر پرده‌پوشی‌ات بر من نبود، هرآینه من از رسواشدگان بودم و تویی که مرا با پیروزی بر دشمنانم حمایت می‌کنی و اگر یاری تو نبود هر آینه من از شکست‌خوردگان بودم.

‌ای برطرف‌کننده بدحالی و گرفتاری از ایوب، ‌ای که یونس را از دل ماهی در آورد،‌ ای که دریا را برای بنی اسراییل شکافت و آنان را نجات داد و فرعون و لشگریانش را از غرق شدگان قرار داد، ‌ای که بادها را مژده دهندگانی پیشاپیش باران رحمتش فرستاد، ‌ای که بر عذاب نافرمانان از بندگانش شتاب نورزد، ‌ای آن‌که ساحران روزگار موسی را از ورطه هلاکت رهانید، پس از سالیان طولانی که در انکار حق بودند و در عین حال متنعّم به نعمت او رزقش را می‌خوردند و برای غیر او بندگی می‌کردند، با او مخالفت داشتند و برای او شبیه قرار داده بودند و پیامبرانش را تکذیب کردند.

ای سرور من، تویی که عطا کردی، تویی که نعمت دادی، تویی که نیکی کردی، تویی که زیبا نمودی، تویی که افزون نمودی، تویی که کامل کردی، تویی که روزی دادی، تویی که موّفق نمودی، تویی که عطا کردی، تویی که بی‌نیاز نمودی، تویی که ثروت بخشیدی، تویی که پناه دادی، تویی که کفایت نمودی، تویی که راهنمایی فرمودی، تویی که حفظ کردی، تویی که پرده‌پوشی نمودی، تویی که آمرزیدی، تویی که نادیده گرفتی، تویی که قدرت دادی، تویی که توانمندی بخشیدی، تویی که کمک کردی، تویی که حمایت فرمودی، تویی که نیرو بخشیدی، تویی که نصرت دادی، تویی که شفا بخشیدی، تویی که سلامت کامل دادی، تویی که گرامی داشتی.

بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و در این شب به من عطا کن برترین چیزی که عطا کردی و نائل نمودی یکی از بندگانت را، از نعمتی که می‌بخشی و عطاهایی که تجدید می‌نمایی و بلایی که برمی‌گردانی و رنجی که برطرف می‌کنی و دعایی که می‌شنوی و عمل نیکی که می‌پذیری و بدی و زشتی که می‌پوشانی، همانا به هرچه خواهی مهربان و آگاهی و بر هر کاری توانایی.

معبودم، در عین توانگری تهیدستم، پس چگونه در تهیدستی تهیدست نباشم، خدایا در عین دانایی نادانم، پس چگونه در عین نادانی نادان نباشم. معبودم همانا متفاوت بودن تدبیرت و سرعت تغییر تقدیراتت، بندگان عارف به تو را، از اطمینان به بخشش و ناامیدی از تو در گرفتاری باز داشته است. معبودم، از من است آنچه سزاوار پستی من است و از توست آنچه شایسته بزرگواری توست؛ خدایا من چگونه ناامید شوم و حال آنکه تو آرزوی منی، یا چگونه خوار گردم درصورتی‌که اعتمادم بر توست. معبودم چگونه عزّت خواهم، درحالی که در خواری ثابتم کرده‌ای و چگونه عزّت نخواهم با آن‌که به خود نسبتم داده‌ای؟ معبودم چگونه نیازمند نباشم و حال آن‌که مرا در نیازمندان نشاندی، یا چگونه نیازمند باشم در صورتی که تو به جودت بی‌نیازم کرده‌ای و تویی که معبودی جز تو نیست.

ای شنواترین شنوایان،‌ای بیناترین بینایان وای سریعترین حسابرسان وای مهربان‌ترین مهربانان، بر محمّد و خاندان محمّد آن سروران با میمنت درود فرست و از تو درخواست می‌کنم خدایا حاجتم را که اگر آن را به من عطا کنی، بی‌شک هرچه را از من دریغ ورزی به من ضرری نرساند و اگر برآوردن حاجتم را از من دریغ نمایی، آنچه را عطایم کنی سودی نبخشد، آزادی وجودم را از آتش از تو درخواست می‌کنم، معبودی جز تو نیست، یگانه‌ای، برایت شریک نیست، فرمانروایی و ستایش ویژۀ توست و تو بر هر کاری توانایی، پروردگارا پروردگارا.»

و امام(ع) پیوسته «یَا رَبِّ» می‌گفت و همه آنان‌که اطراف حضرت بودند به دعای حضرت گوش می‌دادند و به آمین گفتن اکتفا می‌کردند، در نتیجه صداهایشان با آن حضرت به گریستن بلند شد تا آفتاب غروب کرد، سپس زاد و توشه خود را بار کرده، به‌سوی مشعرالحرام حرکت کردند.

امروز فرشتگان حضرت دوست درهای آسمان را به روی بندگانش باز کرده اند و حضرت دوست می گوید: «چون بندگان من درباره من از تو بپرسند، بگو که من نزدیکم و به ندای کسی که مرا بخواند پاسخ می‌دهم. پس به ندای من پاسخ دهند و به من ایمان آورند تا راه راست یابند.»

روز عرفه بر همگان خجسته باد.

 

پی نوشت:

فرازهایی از دعای عرفه امام حسین(ع)

 

انتهای پیام

کد خبرنگار: ۱۱۰۲۱۷

  • گروه خبری : معاونت,آرشیو اخبار,ارشیو اخبار,فرهنگی ,تربیت بدنی,شورای انضباطی,اموردانشجویی,باشگاه فرهنگی خانواده,بهداشتی,مشاوره
  • کد خبر : 128413
کلید واژه

نظرات

0 تعداد نظرات

نظر

متن استاتیک شماره 39 موجود نیست